آگهیهای ترحیم و سنگ قبرها را اغلب با جملات و اشعاری درباره غم فقدان عزیزان میآرایند. اشعار آگهیهای ترحیم و سنگ قبر باید سوزناک و در عین حال کوتاه باشد. در این بخش موارد زیادی شعر، متن و نمونه آگهی ترحیم قرار داده شده است که شما میتوانید برای عرض تسلیت به دوستان و اقوام خود و یا برای درج آگهیهای ترحیم از هر کدام از آنها که مایل هستید استفاده نمایید. موارد این آگهیها میتواند در روزهای تشییع و خاکسپاری، ترحیم و ختم، یادبود و تسلیت مورد استفاده قرار گیرد.
فرشته زیر خاک! این باورم نیست
كه دیگر سایه او بر سرم نیست
نمیبینم به غیر از غصّه و غم
به دنیایی كه در آن، مادرم نیست
برایم سایهی سر بود، مادر
نه گویا چیز دیگر بود، مادر
به دنیایم اگر چیزی نمیماند
فقط ای كاش مادر بود، مادر
برایم یار و یاور كاش میماند
كنارم روز دیگر كاش میماند
فغان و درد و آه و اشك و افسوس
نگاه گرم مادر كاش میماند
ز سر شد سایهات كوتاه، مادر
جهانم شد مصیبتگاه، مادر
سخن آموختی، رفتی، نمانده ست
مرا جز وای مادر! آه مادر
مادرم هجر تو اندوه و غم ماست هنوز
شد چهل روز فراق غصه به دلهاست هنوز
دست مهرت زسرم کوته و بیچاره شدم
آرزوی رخ زیبای تو رؤیاست هنوز
مادرم دیده برویت نگران است هنوز
غم نادیدن تو بار گران است هنوز
آنقدر مهر و وفا بر همگان کردی تو
نام نیکت همه جا ورد زبان است هنوز
پدرم (مادرم) دست اجل زود تو را پرپر کرد
پسرت (دخترت) گریه کنان رخت عزا بر تن کرد
دوستانت همگی در (از) غم تو نالیدند
اشک چشم همگان خاک مزارت تر کرد
گلهای بهشت سایه بانت مادر
صد دسته ستاره ارمغانت مادر
دیگر چه کسی چشم به راهم باشد
قربان نگاه مهربانت مادر
عمری که هست فانی، قدر و بها ندارد
باغی که گشت بی گل، سیر و صفا ندارد
مادر که بزم ما را، می داد شور و حالی
رفت از جهان و دیگر، کاری به ما ندارد
مادرم مرغ دلم پر میکشد اندر هوایت
آرام جان باز آ که من مشتاق آن خندیدنت
به ماتمت من ماندهام با صد هزاران آرزو
آغوش باز مضطرب در حسرت بوییدنت
به پاس آن همه مهر و وفایت
حقیر است این محبتها برایت
ندیدم در جهان بهتر ز مادر
سر و جانم همه بادا فدایت
مرا آن روز شادی بود در سر
که سر میبود بر زانوی مادر
چراغ خانهی ما گشته خاموش
که مادر نیست اندر خانه دیگر
ای دیده ببار چو مادر نیست دگر
آن سایهی مهربان به سر نیست دگر
زآن چهرهی پرتبسمش صد افسوس
جز عكس و ماتمی اثر نیست دگر
روان مادرم شادان كه عمری
مرا در راه ایزد رهبری كرد
به گوشم نغمه توحید سر داد
به جای مادری پیغمبری كرد
این مرقد عشق و آرزوهاست
این تربت پاک مادر ماست
ای خاک تو حرمتش نگه دار
این رنجکشیده مادر ماست
مادرم در غم هجر تو بسی خونبارم
گریهها كردهام از زندگیم بیزارم
تا دم محشر اگر عمر شود مینالم
نام آن مادر پرمهر بود تكرارم
دگر آغوش مادر جای ما نیست
دریغا دامنش ماوای ما نیست
از آن روزی که از دار فنا رفت
کسی غمخوار و هم آوای ما نیست
تو گل سر سبد باغ جهانی مادر
من فدایت که سراپا همه جانی مادر
جان نمایند فدای تو از آن خلق جهان
که به تایید جهان، جان جهانی مادر
جز خدا با همه خلقت چو بسنجند تو را
باز ببینند که تو بهتر از آنی مادر
مادرم جای تو خالیست به کاشانه ما
غمت آتش زده بر این دل دیوانه ی ما
شمع این محفل ما بودی و خاموش شدی
بعد تو رفته صفا دیگر از خانه ما
باورم نیست مادر رفتی و خاموش شدی
ترک ما کردی و با خاک هم آغوش شدی
خانه را نوری اگر بود ز رخسار تو بود
ای چراغ دل ما از چه تو خاموش شدی
مادر بهشت من همه آغوش گرم توست
گویی سرم هنوز به بالین نرم توست
پیوسته در هوای تو چشم در جستجو
هر لحظه با خیال تو جانم به گفتگوست
افسوس دگر مادر شیرین سخنم در بر ما نیست
آن گوهر یک دانه پر مهر و وفا در بر ما نیست
آن سنگ صبور، ذاکر حق تا دم آخر
افسوس و صد افسوس دگر سایه او بر سر ما نیست
من گُلم، مادر گلستان من است
من تنم، مادر تن و جان من است
در میان ناامیدیهای عمر
مادرم، شمع شبستان من است
شعلهای خاموش گشت و خانهای بی نور شد
گوهر ارزندهای پنهان به خاک گور شد
مادری شایسته از این عالم ناپایدار
چشم خود بربست و از چشم عزیزان دور شد
مادرم ای رفته در خوابی دراز
یاسهایت توی ایوان گشته باز
گرچه گلهایت همه تنها شدند
با شقایقهای آن دنیا بساز
چون مهر بزرگی مادر
آرام دل و عزیز جانی مادر
ای کاش همیشه جاودان می بودی
آن قدر که خوب و مـهربانی مادر
رفتی از من مهر گسستی مادر
با رفتن خود دلم شکستی مادر
افسوس که بودی و ندانستم من;
ای در گرانمایه چه هستی مادر
گشته اکنون چشم ما از درد و غم دریا مادر
ما چه گوییم بی تو از فردا و فرداها مادر
تکیه گه بودی تو ما را ای همه امیدها
بی تو عالم ندارد رنگ شادیها مادر
فلک بردی ز کف صبر و قرارم
زدی آتش به قلب داغ دارم
ز درگاهت خدایا عفو و رحمت
برای مادر خود خواستارم
لذت هر زندگانی را صفای مادر است
سینه ام آکنده از مهر و وفای مادر است
عالمی در وصف او هرگز نمیگیرد قرار
چون بهشت جاودانی زیر پای مادر است
سایهای بود و پناهی بود و نیست
شانهام را تکه گاهی بود و نیست
سخت دلتنگم، کسی، چون من مباد
این چنین غم قسمت دشمن مباد
اشک آن مایه ندارد که نماید خاموش
آتشی را که زهجران در دل ما نیست
1403/07/19
1402/07/30
1402/07/09
1402/07/01
1400/08/07
1400/07/15
1402/06/19
1402/07/01
1402/07/09
یادبودمجازی,یادبود مجازی,ختم آنلاین,رزرو مساجد,رزرو آنلاین مساجد,مراسم ختم مجازی,ختم,چاپ آگهی فوت,آگهی ترحیم,آگهی فوت,طراحی آگهی ترحیم,طراحی آگهی فوت,طراحی اعلامیه ترحیم,ترحیم آنلاین,ختم مجازی,emasjed,masjed,مسجد,مسجد آنلاین,رزرو مسجد,رزرو ختم,برگزاری مراسم ختم,ساخت آگهی فوت,آگهی فوت آماده,آگهی فوت آنی,آگهی فوت مجازی,آگهی فوت فوری,آگهی فوت آنلاین,آگهی فوتی, آگهی ترحیم فوری,آگهی ترحیم آنی,ساخت آگهی ترحیم,آگهی ترحیم آماده,فایل آگهی ترحیم,فایل آگهی فوت,اگهی فوت,اگهی فوت آنلاین,اگهی فوت مجازی,ساخت اگهی فوت,چاپ فوری اگهی فوت,چاپ فوری اعلامیه ترحیم,فایل لایه باز اگهی فوت,طراحی بنر,طراحی بنر آنلاین,بنر,بنر تسلیت,بنر آنلاین,ساخت بنر